نغمه سنگلجی جی پنجی موفق نفر اول رشته هنر

خانم نغمه سنگلجی ، نفر اول رشته هنر!
ماجرای موفقیت سرکار خانم نغمه سنگلجی، نفر اول آزمون هنر در رشته نقاشی آنقدر عجیب است که باور آن مشکل به نظر می رسد، ولی نتیجه چیز دیگری می گوید، او در سال ۸۱ دیپلم گرفته و یک وقفه تحصیلی نزدیک به یک دهه، یعنی حدود ۸ سال را تجربه کردند، ۶ ماه مانده به کنکور متوجه یک اشتباه فاحش در نحوه مرور جی برگهایشان می شوند و جالبتر اینکه آنگونه که خود می گویند، اصلاً اهل مطالعه در یک اتاق خلوت نیستند و باید سر ساعت ۹ شب حتماً سریال “ساختمان پزشکان” را می دیدند و عجیب تر اینکه یک هفته مانده به کنکور، مجبور به اثاث کشی به خانه جدیدشان می شوند و علیرغم تمام این موانع موفق می شوند با تعهد عمیقی که به استفاده از جی۵ داشته اند، نفر اول رشته خودشان شوند، جالبتر اینکه طی مشاوره ای رایگان که هر سه شنبه جی۵ ها با آقای مالکی دارند ، آقای مالکی پیش بینی می کنند که چند ماه دیگر با ایشان مصاحبه ایی داشته باشند و این امر با سخت کوشی و درایت خانم سنگلجی تحقق می یابد .خلاصه ی فایل صوتی مصاحبه ی ایشان را در تلفن گویای جی۵ قرار داده ایم، اگر می خواهید رمز موفقیت ایشان را از زبان خودشان بشنوید، حتما با شماره های روابط عمومی تماس گرفته  و  مصاحبه این جی۵ ی موفق را گوش دهید.متن مصاحبه جذاب ایشان را می خوانیم .

نحوه آشنایی؟

من وقتی چیزی را می نویسم خوب یاد می گیرم و خودم روی برگها مطالبم را یادداشت می کردم تا اینکه یک روز خواهرم جی برگ های جی۵ را که در چندین رنگ هم بودند را برایم خرید ودر نتیجه علاقه من به نوشتن جی برگها بیشتر شد ولی با یک مشکل مواجه شدم، انبوهی جی برگ نوشته شده داشتم که نمی دانستم باید با آنها چکار کنم ، تا اینکه بعد از ظهر یک روز سه شنبه که آقای مالکی مشاوره رایگان داشتند با ایشان تماس گرفتم و مشکلم را در میان گذاشتم ، البته ایشان با لحنی نیمه جدی ، نیمه شوخی گفتند شما به جی۵ خیانت کردید! و بعد هم راهنمایی لازم را کردند که بسیار مفید بود.

خوب ماجرای “خیانت به جی۵” چه بود؟
همانطور که گفتم عادت داشتم که جی برگ زیاد بنویسم ولی آنها را نمی خواندم و انباشته شده بودند، وقتی آنرا با آقای مالکی در میان گذاشتم، ایشان گفتند شما به جی۵ خیانت کرده اید ، چون در روش جی۵ شما حق ندارید که تا وقتی جی برگ های نوشته شده را وارد جعبه جی۵ نکرده اید، به جی برگ نویسی ادامه دهید، باید همزمان هم جی برگ بنویسید هم بخوانید تا ترازوی یادگیری شما در حالت تعادل بماند که من این مهم را رعایت نکرده بودم و با تاکید آقای مالکی آنرا عملی کردم البته ایشان یک پیش بینی هم کردند که اتفاقاً درست از آب درآمد.

چه پیش بینی؟
اینکه اگر جی۵ را با روش صحیح کار کنم، با نتایج موفقی که خواهم گرفت ، بزودی جزء افراد موفق جی۵ خواهم شد و با من مصاحبه خواهد شد؛ می بینید که این پیش بینی درست از آب در آمد و من با کسب رتبه اول رشته نقاشی در کنکور سراسری به این موفقیت رسیدم.

جی۵ ونقش خانواده؟
من موفقیتم را مدیون خانواده ام هستم ، خواهر کوچکترم که خیلی به من کمک کرد او تمام عکسهای، درسهای مرا که مربوط به رشته ما می شد را برای کپی گرفت و کوچک کرد و روی جی برگ ها چسبانید چون واقعاً وقت نداشتم تا این کار را کنم و مادرم که خیلی بهم دلگرمی می داد و همسرم که هم راهنمایم می کرد و هم تشویقم می کرد، می توانم بگویم که موفقیت من حاصل یک کار تیمی بود، چون همه که مرا می شناسند می دانند که من اهل درس خواندن خارج از کلاس نبودم ولی جی۵ و البته همراه با پشتیبانی خانواده، به من کمک کرد تا تحولی اتفاق بیفتد و من به درس خواندن توی خانه هم عادت کنم.

بالاترین درصد کنکورتان ؟
درس حکایت بود، ۸۶% جالب اینکه حالا هم حضور ذهن کامل دارم.

حتماً برای بدست آوردن رتبه یک، خیلی از لذت ها و تفریحات را ندیده گرفتید؟
اتفاقاً بر عکس من هیچ سریالی نبود که نبینم وقتی هم مهمان داشتیم دقیقاً در وسط جمع می نشستم ولی فقط با یک تفاوت ؛ جی برگهام تو دستم بود همتنطور که سریال می دیدم آنها را هم مرور کردم و تمام مهمانها هم پذیرفته بودند که من چون کنکور دارم اشکالی ندارد ومی توانم جی برگ هایم را بخوانم ، البته گاهی به کنایه می گفتند ، آره با اینجوری درس خواندن حتماً اول هم می شی!!!

واقعاً؟! چه چیز جی۵ باعث می شود شخص هم سریال تماشا کند و هم در جمع مهمانها باشد هم رتبه اول را کسب کند؟
بزرگترین مزیت جی۵ این این است که مطالب یادگیری را لقمه لقمه می کند، هر جی برگ مثل یک لقمه است، یادگیری و به یاد آوردن مطالب فقط چند ثانیه تمرکز حواس می خواهد که این باعث می شد من سریال ساختمان پزشکان را میدیدم و حتی یک قسمتش را هم از دست ندادم ولی همانطورکه جلوی تلویزیون نشسته بودم جی برگ هایم را هم مرور می کردم ، خیلی عالی بود به خصوص برای من که حال و حوصله درس خواندن جدی را نداشتم،هم فیلم می دیدم و هم درس می خواندم، بهتر از این نمی شد! حالا هم که رتبه اول را بدست آوردم و خیالم هم از کارشناسی ارشدهم راحت است، چون نفرات اول و دوم هر رشته بدون آزمون ارشد، دوره ارشد را شروع می کنند.

تفاوت شما به عنوان یکی جی۵ ایی و یک کنکوری سخت کوش در چیست؟
ببینید اولاً من کسی نیستم که بتوانم این همه ساعت کنج اتاق بشینم و درس بخوانم، پس اولین فرق من با اون کسی که به شیوه معمولی درس می خواند همین است که یک جی۵ ای لذت بسیار بیشتری از درس خواندن می برد و به خیلی از تفریحاتش هم می رسد و دوم اینکه کسی که با جی۵ درس می خواند چون تکرار منظم و برنامه ریزی شده ای دارد، عملاً همه ی مطالب وارد حافظه درازمدتش می شود و همین باعث می شود همیشه و در هر شرایطی آماده تست زدن باشد. اینطور نیست که مطلبی را که ۶ ماه پیش خوانده حالا یادش رفته باشد، امری که برای بچه های کنکوری خیلی زیاد اتفاق می افتد.

آیا شما رقیبی در طول آماده شدن برای کنکور داشتید که نحوه مطالعه تان را با هم مقایسه کنید؟
بله اتفاقاً درهفته فقط به یک کلاس می رفتم و در آزمون ها شرکت می کردم، همکلاسی داشتم که خیلی درس می خواند، خودش می گفت که صبح ها ساعت ۶ بیدار می شود و تا ۱۲ شب مشغول خواندن بود ، موقع آزمون ها او و من هر دو تقریباً درصد هایمان یکی بود ولی مشکل او این بود که وقتی آزمون مشابه ایی ۳ یا ۴ماه بعد برگذار می شد درصدش از ۸۰% به ۴۰% افت می کرد در حالی که من همان ۸۰% می ماندم ، من از سر دلسوزی چند بار به او گفتم ولی او گفت درس خواندن یعنی همین! باید فقط کتاب بخوانی!

از نتایج کنکورش خبر داری؟
بله متأسفانه رتبه خوبی نیآورد در گرافیک ۱۶۰ شد و در نقاشی بالای ۳۰۰ آورد، البته استرس زیاد هم باعث شد واقعاً آنچه حقش بود را بدست نیاورد.

گفتید استرس، به عنوان یک جی۵ ای، آیا جی۵ در کاهش استرس یک کنکوری مؤثر است ؟
من در کل آدم خونسردی هستم ولی جی۵ به شدت در کاهش استرس مؤثر است ، شما وقتی که چیزی را جوری یاد می گیرید که وارد حافظه دراز مدت می شود و هر وقت می خواهی به یاد شخص می آید، اطمینان خاطر زیادی به شخص می دهد و همین باعث می شود استرس بسیار کمتری داشته باشید.

از کنکور بگذریم، فکر می کنی جی۵ در یادگیری زبان نقشی داشته باشد؟
واقعاً عالی است من با آنکه برای کنکور خودم را آماده می کردم و وقت زیادی نداشتم تا صرف زبان کنم ولی همان مختصری که فرصت کردم و با جی۵ کار کردم باعث شد که نسبت به بچه های دیگر که اصلاً زبان را کنار گذاشته بودندیک فرصت خوب پیدا کنم، حالا هم که کنکور را داده ام بسته های زبان جی۵ گرفته ام و قصد دارم با خیال راحت زبانم را با آنها تقویت کنم.

بزرگی می گوید : هزاران دلیل برای نتیجه گرفتن می توان آورد ولی برای نتیجه گرفتن فقط یک راه وجود دارد و آن کسب نتیجه است، خوب شما نفر اول رشته مورد علاقتان شدید، مسلماً موانع و بهانه های زیادی وجود داشت که اگر پشت سر نمی گذاشتید الان نفر اول نبودید؟ چند نمونه از آنها را برایمان می گویید؟
بله، شاید تعجب کنید یک هفته مانده به کنکور، ما به خانه جدید اسباب کشی داشتیم، تازه خانه هم آنطور که باید هنوز آماده نشده بود ، همین کافی بود تا یک هفته طلایی را از دست بدهم ولی من در میان آن همه شلوغی جی برگهایم به دستم بود و لحظه ایی را از دست نمی دادم خب این یک بهانه بود که نتیجه نگیرم!
دوم اینکه من دیپلمم را سال ۸۱ گرفته ام و یک وقفه تحصیلی سنگین، نزدیک به یک دهد (حدود ۸ سال ) در درس خواندن داشتم و این هم می توانست یک دلیل و یک بهانه محکم برای این باشد که اصلاً کنکور شرکت نکنم چه رسد به اینکه نفر اول هم بشوم!
سوم هم اینکه من آدمی نبودم که بتوانم یک جا بنشینم و صبح تا شب درس بخوانم که اینجا هم جی ۵ به کمکم آمد و این بهانه را هم به راه حل برایم تبدیل کرد.

بله واقعاً جمله درستی است برای نتیجه نگرفتن می شود هزاران دلیل آورد ولی برای نتیجه گرفتن فقط یک دلیل لازم است، برای من آن یک دلیل “تعهد به جی۵” بود من واقعاً به خودم و جی۵ تعهد داده بودم که روزانه ۱۵۰ جی برگ وارد آن کنم و حدود ۶۰۰ جی برگ را هم مرور کنم و این کار را با تعهد کامل انجام دادم.

شما ۶ ماه از جی۵ استفاده کردید و چنین نتایجی گرفتید اگر۱۵سال پیش که تازه جی۵ عرضه شده بود از جی۵ استفاده می کردید چه می شد؟
ببینید اگر یک دانش آموز از اول راهنمایی و یا دبیرستان از جی۵ استفاده کند، واقعاً تحولی برایش اتفاق می افتد اینقدر استرس کنکور وجود نخواهد داشت و این همه هزینه کلاس و آزمون واقعاً دیگر لازم نیست و نه معطلی پشت کنکور اتفاق می افتاد، خب اینطوری بچه ها هم به تفریح شان می رسیدند و هم به درس خواندنشان می رسیدند و هم اینکه دیگر دغدغه کنکور و امتحان را نداشتند.

از وقت های مرده تان بگویید، با جی۵ چقدر تحت کنترل درآمد؟
متأسفانه من یک مشکلی که دارم این است که در حین حرکت نمی توانم چیزی را مطالعه کنم حتی نمی توانم به موبایلم نگاه کنم ولی همیشه جی برگهایم همراهم بود تا هر جا که مستقر می شدیم چه آنجا مراسم یک مهمانی بود چه هر جای دیگر، آنها را بلافاصله در می آوردم و شروع به مطالعه می کردم ولی خب اگر بتوانم در تاکسی و اتوبوس این کار را بکنم که خیلی عالی می شود بخصوص در تهران که تا دلتان بخواهد ترافیک هست و وقت های مرده.

توصیه جی۵ به دوست و آشنا؟
من تا بحال جی۵ را به خیلی ها معرفی کرده ام، به خصوص آنها که می خواهند زبان بخوانند و یا برای کنکور آماده شوند مثلاً اخیراً دختر خاله ام که دو سالی از من بزرگتر است و موفقیت مرا با جی۵ دید ، امیدوار شد که او هم شروع کند با آنکه شاغل است و وقتش محدود است ولی خیلی امیدوار است .به بچه های کلاس خودمان هم که نتیجه نگرفته بودند و رتبه های بالای۱۰۰۰ گرفته بودند هم پیشنهاد کردم.

همانطوریکه گفتید ، دوست شما با آنکه موفقیت شما را در آزمونها می دید ولی با این حال توصیه اکید شما را به استفاده از جی۵ جدی نگرفت و علیرغم سخت کوشی نتیجه خوبی نگرفت چرا؟!
یک علتش این بود که او خیلی آدم استرسی بود ، من مطمئن هستم اگر او دچار استرس نمی شد نتایجی خیلی بهتر از این می گرفت ولی خب هر کدام از ما نقطه ضعف هایی در یادگیری داریم برای نمونه من به تاریخ و اسم افراد حساسیت دارم و زود یادم می رود، خب این نقطه ضعف من است جی۵ یک مزیت بزرگش این است که شما را وارد می کند دقیقاً هر جا که نقطه ضعف داری بر می گردی و دوباره کار کنی آنقدر تکرار می کنید تا آن مطلب ملکه ذهن شود و در مورد دوستم که استرسی بود جی۵ می توانست بهش کمک کند تا مطلب را برای همیشه یادبگیرید و اینطوری اعتماد بنفسش به شدت بالا می رفت و می توانست استرسش را کنترل کند.

از برنامه ریزی درسیتون بگویید ؟
من برای هر روز برنامه می نوشتم، چون هرهفته یک روز کلاس می رفتم در نتیجه معلوم بود که چه حجم کتابی را باید بخوانم ، آنرا تقسیم بر ۵ روز می کردم و تعداد صفحه هایی که باید می خواندم را اینجوری محاسبه می کردم و در مورد جی برگها هم تکلیف معلوم بود چون ۷۰۰۰ جی برگ خودم نوشتم و حدود ۵۰۰۰ جی برگ هم از جی۵ خریده بودم با یک محاسبه ساده دیدم باید روزی ۱۵۰ جی برگ وارد جی۵ بکنم به این ترتیب هم تکلیف کتابها و هم جی برگ ها معلوم شد حالا اگر روزی در یکی از آنها عقب می ماندم می دانستم که ۵ شنبه و یا جمعه ام را باید صرف جبران عقب افتادگی کنم به همین سادگی توانستم یک برنامه برای خودم برپایه جی۵ طراحی کنم ،اگر هر روز می توانستم برنامه زمانبدی شده را رعایت کنم آنرا خط می زدم که نشانه موفقیت آن روز بود.

درمواقعی که سرحال نبودید و حوصله درس خواندن نداشتید با این برنامه تان چکار می کردید؟
ببینید من روزی ۱۵۰ جی برگ جدید وارد جعبه جی۵ ام می کردم از آنطرف حدود ۶۰۰ جی برگ قدیمی را باید تکرار می کردم این حجم واقعاً زیاد است ولی برای موفقیت شما نیاز دارید هم وقتی سرحال هستید وهم وقتی نیستید از تلاش دست نکشید ولی همانطور که گفتم حالت لذت بخش جی۵ خودش خیلی مواقع این مشکل را خود به خود حل می کند.
ولی راه حل ویژه خودم را داشتم برای نمونه من وقتی “کارتون” می بینم حالم خود به خود خوب می شود بنابراین یک فیلم کارتونی می گذاشتم و البته همزمان جی برگهایم را هم مرور می کردم و یا همانطور که گفتم من هیچ کدام از قست های سریال ساختمان پزشکان را از دست ندادم ، خوبی جی۵ همینه!

از نظم در برنامه هایتان بگویید ؟
خب نظم چیز خوبی است ولی نه به این مفهوم که فکر کنید صبح ۶ از خواب بلند بشوم و با نظم خاصی درس بخوانم نه اینطوری نبود ، گاهی می شد آنقدر مشغول مطالعه می شدم که تا صبح بیدار بودم بعد نمازم را می خواندم و تا ظهر می خوابیدم ولی در حین این ظاهراً بی نظمی یک نظم قوی وجود داشت و آن تعهدم به نظم با جی۵ بود مثلاً اگر قرار بود روزی ۱۵۰ جی برگ جدید را وارد کنم و ۶۰۰ تا هم مرور کنم حتماً این نظم را رعایت می کردم حتی اگر تا ۶ صبح بیدار بود و بعد هم مجبور بودم تا ۱۲ ظهر بخوابم ! این نظم بر پایه جی۵ بود که اجازه می داد ظاهراً بی نظمی ها ی دیگر اثر بدی بر برنامه های من نگذارد.

خب حالا که در کنکور کاردانی به کارشناسی اول شدی و برای ارشد هم که دیگر آزمونی نداری با جی۵ ات و جی برگهات می خواهی چکار کنی؟
آن ۷۰۰۰ جی برگی که نوشتم مطمئناً تا دکترا نیازش دارم بنابراین مطمئناً به هیچ کس نمی دهمشان و با جی۵ ام هم که حالا حالا ها کار دارم و می خواهم در مرحله اول زبانمان را با آن تقویت کنم.

چه توصیه صمیمانه ای برای بچه های در آستانه کنکور دارید؟
من منکر استفاده از منابع نیستم ولی در همان ابتدا ی برنامه ریزی خودشان، استفاده ازجی۵ و جی برگها را بطور منظم و متعهدانه ادامه دهند.

یک خاطره؟
من از مطالعه در اتاق حوصله ام سر می رفت بنابراین می رفتم و در میان جمع خانواده می نشستم و خب وقتی همه در حس فیلم بودند من یک مرتبه فریاد می زدم ، چون من هم در حس و حال خودم بودم و مثلاً یک جی برگ را خوب جواب داده بودم و یا اشتباهی و کلمه ای می گفتم که نشانه عصبانیتم بود خلاصه حس و حال آنها را خراب می کردم جوری شده بود که یک بار مادرم در حالی که انگشت هایش را همانند من که جی برگ هایم را مرور می کردم تکان می داد گفت : کی می شه تو کنکورت را بدی ما دیگه اینارو ننبینیم.
البته همانطور که گفتم بیشترین پشتیبانی از طرف مادرم ، خواهر کوچکترم و همسرم انجام شد.