نیلوفر صاحبکار خراسانی جی پنجی موفق ، قبولی حقوق دانشگاه تهران

سرکار خانم نیلوفر صاحبکار خراسانی ، از جی۵ ای هایی هستند که علیرغم مدت کم استفاده از جی۵ با آن به نتایج غیر قابل توصیفی رسیدند، ایشان در اواخر بهمن سال ۸۹ استفاده از جی۵ را در شرایطی شروع کردند که هنوز دانشجوی رشته فلسفه بودند و آخرین امتحانات بهمن ماه را پشت سر می گذاشتند و تصمیم گرفتند خود را برای کنکور ۹۰ آماده کنند! یعنی فقط با ۶ ماه مطالعه ! آنطور که خودشان می گویند نه تنها اطرافیان، بلکه حتی خودشان این باور را داشتند که اگر موفق نشدند، نباید خود را سرزنش کنند، چرا که ۶ ماه زمان بسیار کمی برای این منظور است ، بنابراین فقط و فقط تمرکزشان را بر جی۵ و جهت ها (جی برگ های آماده دروس) می گذارند و با کسب رتبه ۲۷ شگفتی ساز می شوند، ماجرای داستانی ایشان خواندنی است. آخرهای بهمن شروع کردم روزی ۳ ساعت خالص خوندم و رتبه ۲۷ گرفتم!

۱- نحوه آشنایی : من در یکی از مجلات (مجله موفقیت) با جی ۵ آشنا شدم، البته قبل از آن چند نتیجه ناموفق در رابطه با چیزهای جدید که در بازار ارائه می شود را داشتم برای نمونه چند بار برای یادگیری زبان با این روش های اقدام کرده بودم، ولی متأسفانه جواب نگرفتم و اعتمادم سلب شده بود. ولی وقتی مصاحبه افراد موفق را خواندم ، ناخودآگاه حسم به من می گفت که جی۵ خیلی به درد من خواهد خورد.

۱-۲ چطور شد که به این نتیجه رسیدید (که جی ۵ خیلی برای شما مفید است)؟
چون من خودم را می شناسم می دانم که نیاز به تشویق و تنبیه دارم و جی۵ با ” روش تخمه خوردنش ” توانست به من کمک کند. صادقانه بگویم من خیلی راحت می توانستم خودم را گول بزنم واقعاً این ” وقت های مرده ام ” خیلی زیاد بود ، در حقیقت جی۵ کاری می کرد که من نتوانم هیچ بهانه ی (کاذبی) برای خودم بیاورم.

۱-۳ چه زمانی خرید کردید ؟
هر بار که مصاحبه افراد موفق را می خواندم، آرزو می کردم که جی۵ را بخرم ولی شرایط جوری بود که نمی شد، الآن اگر شما سراغ دفتر خاطرات من بروید، می بینید که هر روزدر آن نوشته ام ” خدایا من آرزو دارم که یه جی۵ داشته باشم ” و خدا رو شکر با پول تو جیبی خودم (با پس انداز شخصی خودم) آن را خریم و بهمن ۸۹ بود که تازه شروع کردم.

۲- جداً ،از بهمن۸۹ شروع به کار کردید؟
من در حالی که کار با جی۵ را شروع کردم که در حال امتحان دادن درسهای رشته فلسفه بودم! و تقریباً کمتر کسی بود مرا نصیحت نکند، که این کار را نکن! مگر می شود در عرض ۶ ماه در کنکور موفق شوی؟ ولی من واقعاً به جی۵ ایمان داشتم و شروع کردم

۳- شما در ۶ ماه موفق شدید، رتبه ۲۷ را کسب کنید، این یک شگفتی فوق تصور است؟ برنامه ریزی درسی تان چگونه بود؟ بله واقعاً خودم هم باورم نمی شد و این را مدیون برنامه ریزی با جی۵ هستم، وقتی جی۵ را خریدم ، اول می خواستم خودم جی برگ نویسی کنم ولی همان طور که شما گفته بودید با یک محاسبه ساده به این نتیجه رسیدم، تازه بعد از ۶ ماه جی برگ نویسی من تمام می شود، پس کی می توانستم آنها را وارد جعبه کرده و تکرار کنم. بنابراین در قدم اول به این نتیجه رسیدم که باید جی برگ های آماده (جهت ها) را تهیه کنم

۳-۲ قدم بعدی؟
قدم بعدی هم این بود که با توجه به محدودیت وقت، من دقیقاً نصف یک کنکوری فعال وقت داشتم ، بنابراین مشخص کردم که چه درسهایی اولویت اول من است؟ به همین دلیل بود که اول بیشترین انرژی را صرف دروس با ضریب بالا کردم.

۳-۳ قدم بعدی؟ یک راه دیگری که به من کمک کرد تا مشکل عقب بودن ۶ ماه را جبران کنم، این بود که من دیدم طبق آمار بیشترین سوالات کنکور با تکیه بر درس های پیش دانشگاهی می آید، بنابراین با خودم گفتم اول از آخر شروع می کنم! یعنی اول از پیش دانشگاهی شروع کردم و البته دیگر وقت چندانی برای سال دوم باقی نماند ولی دیدید که رعایت اولویت اول جواب داد

۳-۴ اگر بخواهید از برنامه ریزی درسی خودتان یک جمع بندی داشته باشید، چه می گویید؟
جمع بندی من در چند جمله خلاصه می شود، “جهت ها” را بگیرید تا حداقل ۶ ماه جلو بیافتید، چون وقتی را که می خواهید صرف نوشتن کنید، صرف خواندن می کنید و دیگر اینکه اول دروس با ضرایب بالا را شروع کنید، برای نمونه اول روانشناسی، علوم اجتماعی ، فلسفه، منطق و ادبیات و … را خریدم و کار کردم ولی تاریخ و جغرافیا را که ۶ کتاب بود و ضریب آن مثل روانشناسی بود، را شروع نکردم در حالی که روانشناسی فقط یک کتاب است و نکته آخر هم اینکه بهای بیشتری به دروس پیش دانشگاهی دادم.

۴- از نحوه مطالعه جهت ها بیشتر بگویید؟
من درروزهای اول وقت گذاشتم و به دقت روش جی۵ را مطالعه کردم و cd راهنمایی که آقای مالکی توضیح می دهد را چند بار دیدم و cd آخر بخصوص خیلی به من روحیه داد و بعد با ۵۰ جی برگ شروع کردم، کم کم اعتماد به نفسم بالا رفت و تنظیمات جعبه را از ۵۰ تا به ۱۵۰ تا افزایش دادم ، جوری شده بود که دیگر خودم باورم نمی شد که با چنین سرعتی در حال پیشرفت هستم و همین خیلی امیدوارم می کرد.

۴-۲ چقدر وقت صرف مطالعه جهت ها می کردی؟ درس خواندن واقعی ام بطور متوسط بیشتر از ۳ ساعت در روز نبود ولی تا دلتان بخواهد از وقت های مرده استفاده می کردم ، دیگر دلیلی نداشت خودم را گول بزنم و مطالعه نکنم ، من خیلی از جی برگ هایم را پای تلویزیون مرور می کردم ، جوری شده بود که تقریباً تمام سریال های تلویزیونی را تعقیب می کردم، من کوچکترین وقت مرده را هم از دست نمی دادم، حتی موقع ناهار ، قبل از خواب جی برگ مطالعه می کردم، واقعاً انگار دارم در یک بازی شرکت می کنم و با تلاش سعی می کردم حداکثر امتیاز را کسب کنم

۴-۳ از اعتمادی که به “جهت” های جی۵ کردید بگویید؟
واقعاً باور نکردنی بود ، خودم ام باورم نمی شد که بتوانم بدون خواندن کتاب ، بدون رفتن به سر کلاس، فلسفه و منطق را ۱۰۰% بزنم ، شما اگر دبیر هم باشید و خودتان آن را تدریس کنید هم، شانس اینکه صد درصد بزنیم خیلی کم است. حال چه رسد به من که ۶ ماه هم دیر شروع کردم، من وقتی شروع کردم، هنوز دانشجوی دانشگاه آزاد بودم ، وقتی کتاب های درسی را می دیدم حالم بهم می خورد، وقتی کتاب های سال دوم را می خواندم و یک نگاه به سنم می کردم و اینکه هم دوره های من الان کجاهستند و من دارم فلسفه سال دوم را می خوانم ، احساس شکست می کردم “جهت ها” واقعاً مرا ازا حساس بد، نجات دادند و باعث شدند مطالعه و خواندن درس ها برایم به یک سرگرمی و بازی تبدیل شوند و معنی آن مثالی که می زنید که یادگیری مثل تخمه خوردن لذت بخش می شود را کاملاً در ک کردم ، هر جی برگ مثل تخمه است یکی را بر می داری، دوست داری بعدی را هم برداری و یک مرتبه نگاه می کنی می بینی ۱۰۰ تا جی برگ را مرور کردی.

۵- در سر جلسه آزمون، وقتی می دید هر قسمتی را که می بینی بلد هستید چه احساسی پیدا می کردید؟
شاید باورتان نشود، ولی من از خوشحالی تقریباً بلند بلند می خندیدم ، جوری شد که یکی از مراقب ها بهم شک کرد، پیشم اومد و وسایلم رو زیرو رو کرد ، چیزی پیدا نکرد ، حتی داخل گوشم هم نگاه کرد ، فکر کرد شاید گوشی گذاشتم و دارم از موبایل استفاده می کنم، وقتی داشتم تست های فلسفه و منطق را می زدم باورم نمی شد که هر تست مثل یک جی برگ بود ، انگار دارم جی برگ هایم را مرور می کنم، تست مشکوک هم که ندارم، بی اختیار و از روی ناباوری خنده ام گرفته بود واقعاً برای خودم هم غیر قابل باور بود.

۶- مهمترین ویژگی جهت های دبیرستانی ( جی برگهای آماده) چیست؟
اینکه کاملاً جز به جز و نکته به نکته کتاب را جی برگ نویسی شده است ، تقریباً می شود گفت هیچ نکته جا نمانده است و مهمترین مزیت آن این است که شما می توانید این لقمه های کوچک را در هر شرایطی حتی وقتی جلوی تلویزیون در حال دیدن سریال یا فیلم سینمایی هستید به حافظه تان بسپارید ، جالبه من هیچ کتابی را نخواندم و خیلی از جی برگهایم را هم جلوی تلویزیون مرور کردم و این نتیجه را گرفتم (تذکر مهم جی۵! استفاده از” جهت ها” بدون کتاب توصیه نمی شود اگر چه برای کسانی که مفهوم کلی کتاب را درک کرده باشند مانعی ندارد)

۷- از شرایط خود در شروع کار با جی۵ بگویید؟
وضع روحیم اصلاً خوب نبود ، همه با تغییر رشته ام مخالف بودند ، و از این نظر کاملاً احساس تنهایی می کردم ،از طرفی هم ۶ ماه اول سال را هم از دست داده بودم ، خلاصه همه عوامل برای اینکه نا امید شوم جور شده بود، ولی خدا را شکر جی ۵ و جهت ها واقعاً کمک موثری به من کردند ، شاید باورتان نشود ولی من عملاً بیش از ۳ ساعت وقت مفید برای درس خواندن صرف نمی کردم، بقیه وقتم را پای تلویزیون بودم یا مشغول کارهای دیگر، ولی جی برگهایم برای لحظه ای از دستم جدا نمی شوند ، حتی موقعی که می خواستم به رختخواب بروم تا آخرین لحظه آخرین جی برگهایم را هم با خودم به تختخواب می بردم، بهتر بگویم با جی برگهایم زندگی می کردم و همین باعث شد دوره دشوار نا امیدی و احساس تنهایی را به خوبی پشت سر بگذارم.

۸-هر موفقیتی حاصل یک برنامه ریزی و مهمتر از آن پایبندی و اجرای آن است ، شما چه نظم ( انضباط ) شخصی را اجرا کردید که عامل موفقیتتان شد ؟
-خب همانطور که اول گفتم ، رعایت اولویت اول بود، ولی آنچه که پایبندی به آن خیلی کمکم کرد، این بود که به خود تعهد دادم که در هیچ شرایطی تنبلی نکنم و مرورهای همان روز را همان روز انجام دهم و به روز بعد پاس ندهم. در حقیقت یک پیمانی با خودم بسته بودم که مرورها را به فردا نیندازم، چون می دانستم اگر یکبار به خودم فرجه بدهم، این فرجه ها دائماً زیادتر می شود و قضیه موجه می شود ، من روز تولدم هم ندانستم چطور گذشت چون درگیر انجام این تعهد بودم.

۹-یک اتفاق جی پنجی ؟
یک بار پدرم در حال تعمیر رادیاتور شوفاژ بود ، و جی۵ من هم روی آن بود ، ناگهان جی ۵ ام به زمین افتاد و تمام جی برگهایم نقش زمین شد ، اول مات ومبهوت آنرا نگاه می کردم و بعد هم زدم زیر گریه ! پدرم با تعجب می گفت چیزی که نشد ؟ خب بردار دوباره بچین توی جعبه ! در حالی که تمام جی برگهای خانه ها با هم قاطی شده بودند و من مجبور شدم آنها را از نو شروع کنم ، البته با سرعت بیشتری .

۹-۲- یک خاطره ؟!
همانطور که گفتم سر جلسه کنکور خنده ام گرفته بود ، بلند بلند می خندیدم ، و ماجرای خندیدنم هم جالب است ، من جهت های فلسفه و منطق را از فروشگاه تهران خرید ه بودم و خوب هم خوانده بودم، ولی ۶ روز مانده به آزمون متوجه شدم که این جهت ها قدیمی هستند و درس ها در سال جدید عوض شده اند و من اشتباهی آنها را خوانده ام، خیلی ناراحت شدم و به فروشنده فروشگاه تهران زنگ زدم و گفتم شما به من جهت های سال قبل را داده اید و او ضمن تایید معذرت خواهی کرد. من به او گفتم معذرت خواهی شما مشکلی از من حل نمی کند ، آنقدرناراحت بودم که پشت تلفن گریه ام گرفت ولی با این حال فرصت را از دست ندادم و بلافاصله جهت های جدید فلسفه و منطق را تهیه کردم و در شش روز باقی مانده تا کنکور آنها را مرور کردم ، حالا سر جلسه آزمون آنقدر برایم راحت بود و همه را با تسلط می زدم که باورم نمی شد و بلند بلند می خندیدم و بعد از آزمون هم وقتی نتیجه آمد، ۱۰۰% فلسفه و منطق را زده بودم، به معجزه جهت ها پی بردم ، البته بعدها زنگ زدم و از فروشنده تهران معذرت خواهی کردم .

۱۰-از اینکه به عنوان یک جی پنجی موفق در حال مصاحبه هستید چه احساسی دارید ؟
فوق العاده است ! باورم نمی شد که من هم روزی مصاحبه شوم ، وقتی مصاحبه افراد موفق را می خواندم پیش خودم می گفتم اینها حتماً استعداد ویژه ای دارند، یا فکر می کردم بچه مثبت های با عینک ذره بینی هستند، که کاری جز درس خواندن بلد نیستند ،اصلاً فکر نمی کردم که می شود یک فرد با استعداد عادی بود ولی نتایجی تا این حد بالا گرفت ، به همین خاطر قصد دارم که همچنان با جی ۵ ادامه بدهم نه فقط برای درس های دانشگاهیم بلکه برای همه چیز ، هر چیزی که ارزش یاد گرفتن داشته باشد

۱۱-واکنش دوستانتان به رتبه ۲۷؟
هنوز که هنوزه خیلی شان باورشان نمی شود، چون من در همه تفریحاتشان بوده ام و می دیدند که مشغول زیاد خوانی نبوده ام و روزی ۱۲ ساعت درس نمی خواندم و خوب می دانند که تازه من از آخرهای بهمن شروع کردم، به همین خاطر نمی توانند باور کنند! ولی من صادقانه رمز موفقیتم را که جی ۵ است، برایشان گفته ام و تشویقشان کرده ام که این فرصت را از دست ندهند.

۱۲-از فراز و نشیبهای درس خواندت در این شش ماه بگو؟
ببینید خواندن همه درس ها لزوماً خوشایند نیست و سخت ترین کار این است که مجبور باشید آنرا بخوانید برای مثال من از عربی متنفر بودم ولی بالاخره مجبور شدم برای کنکور آنرا بخوانم ولی نکته جالب اینجاست که وقتی شما از جی ۵ استفاده می کنید، کافیست اولش بخودتان کمی سختی بدهید و متعهدانه رفتارکنید ولی بعد از آن دیگر دلتان نمی آید که این تعهد را بشکنید و علت آنهم لذت بخش شدن همه درس های با جی ۵ است ، چه آنها که دوستشان داریم، چه آنها که نداریم ، من واقعاً از جی۵ متشکرم که تحولی بزرگ را در زندگی من ایجاد کرد.

۱۳- از لحظه شیرین اعلام نتایج بگو ؟!
من از طریق سایت نتایج را نگاه می کردم، وقتی رتبه ۲۷ را دیدم ابتدا باور نکردم، ولی بعدش چنان به شوق آمدم که بی درنگ به سراغ جی پنجم رفتم و از خوشحالی آنرا بغل کردم و بوسیدم ، انگار که او هم دوستم است و منتظر شنیدن نتیجه است و واقعاً لحظه بیادماندنی بود ، آن لحظه را هیچ وقت فراموش نمی کنم، من مزد وفاداری و تعهد م با جی۵ را گرفته بودم، البته خواهرم هم از این لحظه جالب فیلم برداری کرده است.

۱۴-چیزی برای گفتن به کنکوری ها؟
همین جا می خواهم به کنکورها بگویم برای قبولی در کنکور، نه کلاس آنچنانی لازم است نه صبح تا شب خودکشی کردن با درس ها لازم است، نه استعداد عجیب غریبی می خواهد، واقعاً به این نتیجه رسیدم برای قبولی این چیزها مهم نیست، این ها را می گویم که کسانی که معلم آنچنانی ندارند و یا کلاس آنچنانی نرفته اند و یا از تابستان شروع نکرده اند و نا امید نشوند بدون همه این با “تعهد” و “برنامه ریزی” با جی۵ می شود، موفق شد ، هما ن راهی که من رفتم و نتیجه گرفتم

۱۴-۲ تست چی؟! به کنکوریها توصیه می کنید؟
ببینید، این هم از کارها یی است که افراط شده، نمی دانم روز تست زنی و ….. شما وقتی از جی برگ های جی۵ استفاده کنید همیشه در حال مرور نکات تستی و خودآزمایی هستید یادم است یکی از دوستانم به من گفت : نیلوفر مطمئنی که با اینکه تست نزدی، موفق می شوی؟ گفتم من هر روز دارم نکته های تستی می خوانم چون جی برگ ها همش نکته نکته است ، نکته هایی است که به صورت سوال جلوی تو ظاهر می شود و اگر بلد باشی امتیازش را می گیری و به خانه بعدی می روی به همین سادگی .

۱۴-۳ رتبه ۲۷ را در قبال چه هزینه ای بدست آوردی؟
من اگر می دانستم با این بها واقعاً می شود، چنین نتیجه ای گرفت، خیلی زود تر از این ها اقدام می کردم. دوست من (بیچاره!) نزدیک دو میلیون هزینه کرد و با من شروع کرد کلی کلاس رفت و هزینه های دیگر ولی من با نزدیک دو یست هزار تومان رتبه ۲۷ را به دست آوردم ، تازه الان هم جهت ها (جی برگ های آماده ام ) را دارم که من هم می توانم آنها را بفروشم ، که دلم نمی آید ، هم می توانم به خواهرم هدیه بدهم که خواهم داد، به این ترتیب می شود گفت تقریباً با هیچ هزینه پولی، رتبه ۲۷ را کسب کرده ام.

۱۵- یک سوال متفاوت ، اگر ۱۵ سال پیش که اولین جی۵ به بازار ایران عرضه شد، شما با جی۵ آشنا شده بودی در سرنوشت شما چه تأثیری می گذاشت؟
وای ! به خیلی از موفقیت هایی که تا حالا با زحمت رسیدم، خیلی راحت می رسیدم ، از زندگی لذت خیلی خیلی بیشتری می بردم ، به خیلی چیزها که می خواستم می رسیدم، من فکر می کنم اگر جی ۵ را در سنین پایین استفاده کنیم خیلی از درس ها دیگر غول نمی شوند ، کنکور غول نمی شود و خیلی از استرس های درس خواندن کاهش پیدا می کند ، اعتماد به نفس آدم خیلی تقویت می شود و یاد گیری هیچ چیزی سخت نمی شود ؛ من حاضرم در خانه تک تک مردم را بزنم و بگویم بروید و جی۵ بخرید تا زندگیتان متحول شود.

۱۶- وقت های مرده؟!
به جرأت می توانم بگویم اگر ۵ ساعت وقت مرده در طول روز داشته باشم جی۵ ، ۴ ساعت آنرا برایم نجات می دهد ، من در رفت و آمدها که به خصوص در تهران خیلی وقت گیر است، کیف جی۵ خیلی بهم کمک کرد، من حتی سر کلاس هم وقتی می بینم تمایل به گوش دادن مطالب کلاس را ندارم ، جی برگهایم را مرور می کنم ، حتی موقع صحبت با تلفن هم جی برگ مرور می کردم حتی اگر تعداد آن کم بود، این کار برایم به یک جور وسواس تبدیل شده بود.

۱۶-۲ وسواس؟!
بله ، ولی از نوع مثبتش، یعنی شما به یک جور وسواس مداوم عادت می کنید که هیچ زمانی را نباید از دست بدهید. مهم نیست چند جی برگ می توانی بخوانی ولی یک نوع وسواس داری که نباید هیچ زمانی را از دست بدهی ، جالب است برای اولین بار در زندگیم فهمیدم که چطور یک وسواس فکری به جای اینکه مخرب باشد، اینطور سازنده و مفید است، من احساس می کردم اگر جی برگ هایم نزدیکم نباشند آرامشم بهم می خورد. به هر حال این وسواسی بود که من ازش لذت می بردم و نتایج خوبی برای من به ارمغان آورد طوریکه با جی برگ ها به خواب می رفتم.

کلام آخر : اگر لازم باشد حاضرم در خانه تمام ایرانی ها را بزنم و بگویم جی۵ را بخرید تا زندگیتان متحول شود.