خانم سمیه رسولی زبان آموز موفق به دریافت گواهینامه معتبر سطح (Elementary )مقدماتی

داد و بیداد همه ما در آمده بود!

اولش فکر می کردم  آخرش هیچ چیز دستم را نمی گیرد اما……..

تا موقعی که خودم شروع به استفاده نکرده بودم، باورم نمی شد!

با پرسش سوالی من را به چالش کشید!

اصطلاحاتی را می فهمیدم که آنها تا به حال نشنیده بودند!

در کمال تعجب می گفت: من این کتاب انگلیسی را می فهمم اما ترجمه اش را نه!

برای من درست مثل یک دوست بی ادعا بود!

 سرکار خانم  سمیه رسولی، زبان آموز موفق به دریافت گواهینامه معتبر سطح Elementary )مقدماتی( از سوی موسسه آموزشی فرهنگی جی۵

در تمام لحظات دشوار زندگی، این باورهای معنوی آدم هستند که نجاتش می دهند گویی به نیرویی فراتر از خودت نیاز داری، این نیرو حتی می تواند در قالب  خانواده ای ظاهر شود که در همه حال پشتوانه ای محکم برایت هستند. سرکار خانم سمیه رسولی نیز این چنین باور دارند، ایشان کارشناس فلسفه هستند و می گویند: «من همیشه رتبه ۱ دانشگاه بودم، نوبت به امتحان زبان هم که می رسید خیالم جمع بود در حد همان مطالب کتاب سوال طرح می شود، نه مکالمه ای در کار بود و نه Listening ( بخش شنیداری)، به همین خاطر لزومی نمی دیدم خودم را خیلی درگیر زبان کنم تا اینکه به ترم آخر کارشناسی رسیدم، آنجا بود که اساتید ما را به مقالات انگلیسی  ارجاع می دادند، می گفتند هیچ چیز مثل منابع دست اول نمی شود، درسم داشت تمام می شد و این شوک بزرگی بود، داد و بیداد همه ما که زبانمان ضعیف بود در آمده بود.»شرح گفت و گوی ما با این همسفر جی۵ ای که اخیرا موفق به دریافت گواهینامه معتبر سطح Elementary )مقدماتی( از سوی موسسه آموزشی فرهنگی جی۵ شده اند، در پی می آید:

تنظیم از: فیروزه جمشیدی

نتیجه تست سیب شخصیت شما؟

وقتی تست سیب شخصیت را در سایت جی۵ انجام دادم متوجه شدم که در مرز شخصیتی آبی- قرمز هستم و بخشی از ویژگی های هردو گروه را دارم. من معمولا اگر تصمیمی بگیرم سریع و مقتدرانه عمل می کنم، همیشه تا آخر یک کار را پیگیری می کنم.

اولین جرقه برای شروع این سفر؟

یک روز اتفاقی تبلیغ جی۵ را در تلویزیون دیدم، پیش از این با کلی نرم افزار و کتاب های آموزشی در بازار آشنایی داشتم به همین خاطر اولش اعتنایی نکردم. فکر کردم همه اینها بی فایده است و حتما باید به کلاس زبان رفت، اما خوب کلاس رفتن هم واقعا همت می خواهد چون یک دوره کوتاه نیست که رهایش کنی باید مرحله به مرحله مداومت داشته باشی.

دلیل این انتخاب؟

یک ویژگی مشترک بین همه آدم ها هست که به نظر من اصلا هم بد نیست، خیلی هایمان ذاتا گرایش داریم مسیری را  انتخاب کنیم که  سهل الوصول تر باشد. اگر دو گزینه پیش رویمان بگذارند، راه سخت و راه آسان که در پس هردوی آنها مطلوبی با ارزش نهفته باشد، چه دلیلی وجود دارد خودمان را به آب و آتش بزنیم و راه سخت را انتخاب کنیم؟ وقتی آقای مالکی در برنامه ای گفتند:  ” نیازی نیست برای درس خواندن به اتاقی خلوت بروید و در را ببندید، حتی می توانید پای تلویزیون بشینید و درس بخوانید” با خودم فکر کردم، مگر می شود چطور ممکن است؟ پس تمرکز چه می شود؟ تا موقعی که به فروشگاه نرفته بودم و بسته ها را نخریده بودم و حتی تا موقعی که شروع به استفاده نکرده بودم، باورم نمی شد  به همین راحتی باشد.

نقطه شروع این سفر؟

وقتی به فروشگاه جی۵ آمدم برخورد خانم فروشنده و توضیحات ایشان واقعا عالی بود، چون تسلطم در لغات زبان تخصصی رشته خودم خوب بود فکر می کردم پس سطح زبان عمومی ام هم آنقدرها ضعیف نیست که از بسته مقدماتی شروع کنم اما ایشان من را با پرسش سوالی به چالش کشیدند و از من خواستند جمله ای ساده به زبان انگلیسی بگویم، مثلا اینکه ” من کنار در ایستاده ام.” در کمال ناباوری نتوانستم، همانجا بود که برایم مسلم شد توصیه ایشان واقعا به جا بوده، درست است که با بیشتر لغات بسته مقدماتی آشنا بودم اما روشی که برای جمله سازی، مکالمه و حتی صحبت کردن داشت کاملا از پایه و اصولی بود اگر با این بسته شروع نمی کردم شاید از بسته ۲ به بعد را نمی فهمیدم.

تجربیات شما در طول مسیر؟

من کلمه بلد بودم اما نمی دانستم چطور باید آنها را کنار هم بچینم و در قالب جمله به کار ببرم، در تمام دوران تحصیل این همیشه برایم سوال بود. بحث دیگر تلفظ درست کلمات بود و چون من با علائم فونوتیک آشنایی نداشتم همیشه مجبور می شدم وارد سایت گوگل بشوم و تلفظ صوتی را همانجا چک کنم اما الان تلفظم خیلی بهتر شده.

جلوتر که رفتم فهمیدم که چقدر Listening  (مهارت شنیداری) ام ضعیف است، کتاب را که می بستم  فایل های صوتی را که گوش می دادم و چیزی نمی فهمیدم خیلی کلافه می شدم. فکر می کردم اگر بسته های اول را تمام کنم پس من حتما باید بتوانم تمام اخبار انگلیسی را متوجه شوم، فیلم ها را کاملا بدون زیرنویس ببینم و خیلی خوب به انگلیسی صحبت کنم اما در صحبتی که با یکی از کارشناسان زبان جی۵ داشتم ایشان گفتند حتی خودشان که سالها در زمینه زبان تحصیل کرده اند هرگز خود را بی نیاز از یادگیری بیشتر و رجوع به دیکشنری ندانسته اند و فرآیند یادگیری زبان یک شبه اتفاق نمی افتد بلکه کاملا تدریجی است. ما یکدفعه نمی توانیم هزاران لغت را وارد ذهنمان کنیم بدون آگاهی از کاربرد آنها، بلکه باید گام به گام پیش رفته و در رسیدن به هدفمان استمرار داشته باشیم. صحبت ایشان مخصوصا برای کسانی که تازه می خواستند قدم در این راه بگذارند واقعا کمک کننده بود.

یک حس لذت بخش؟

خواهر و برادر من سالهاست که زبان می خوانند و سطح زبانشان خوب است. من از وقتی شروع به استفاده از بسته ها کردم سعی می کردم موقع تماشای فیلم انگلیسی، به زیرنویس فارسی آن نگاه نکنم تا هم خودم را بسنجم و هم تلفظ و لهجه برایم جا بیفتد. خیلی جالب بود، چندوقت پیش همراه با خواهر و برادرم مشغول تماشای یک فیلم بودیم من یکسری لغات و اصطلاحات را متوجه می شدم که آنها تا به حال نشنیده بودند خیلی برایم هیجان انگیز بود چون آنها روز اول نظر مساعدی نسبت به این روش نداشتند و از من می پرسیدند، مطمئنی؟ مگر بدون کلاس رفتن هم می شود؟ الان وقتی موردی پیش می آید و با کلمه و اصطلاحی مواجه می شویم که من معنایش را بلد هستم تحسینم می کنند و می گویند، معلوم است حسابی پیشرفت کرده ای!

در بسته  SG5 با چه ابزارهایی آشنا شدید؟

۴ ابزار یادگیری زبان در کتاب “تیله های من” توسط آقای مالکی معرفی شده اند از جمله تایم دکتر حسابی « اختصاص دادن مکان و زمان خاصی به یادگیری روزانه زبان»، تیله اندازی  « ابزاری برای جلوی چشم آوردن امتیازات و تشویق خود در مسیر صعود به قله یادگیری »، چک لیست « ابزاری برای مواظبت و در مسیر ماندن تا رسیدن به هدف» و دوربین شکار ده،ده،ده « ابزاری که به کمک آن اثرات تصمیم خود را در زمان حال، میان مدت و بلند مدت در معرض دید خود قرار می دهیم» به کسانی که روال منظمی در مطالعه خود ندارند و ممکن است دلسرد شوند کمک می کنند تا خودشان برنامه مطالعاتی خود را تنظیم کنند. با نگاهی به دوربین شکار ده ده ده،  اگر همینطور پیش بروم در آینده نزدیک به نقطه ای می رسم که بتوانم انگلیسی را به روانی صحبت کنم و بفهمم. منابعی را بخوانم که دست اول و به زبان انگلیسی هستند چون یادم هست ما واقعا در دوران دانشگاه با مشکل روبرو شده بودیم، اساتید می گفتند منبع ترجمه شده گاهی مفهوم را به درستی منتقل نمی کند، چرا شما اینقدر زبانتان ضعیف است؟ چطور نمی توانید متون انگلیسی را بفهمید؟ حتی استاد کتابی به زبان انگلیسی را می آورد و می گفت، من این کتاب انگلیسی را می فهمم اما ترجمه اش را نه!

عملکرد شما در آزمون؟

بعد از اتمام دوره، وقتی کارشناس جی۵ به من خبر داد که می توانم وارد سایت شوم و آزمون پایان دوره را بدهم خیال می کردم باید چیزی شبیه به کنکور و یا  فراتر از آنچه خوانده ام باشد، به همه گفتم هیچ کس مزاحم من نشود می خواهم آزمون بدهم، به اتاقم رفتم گوشی ام را خاموش کردم و در را هم بستم. وقتی سوالات را دیدم خیلی تعجب کردم، همه سوالات متناسب با مطالب آموزش داده شده بودند، اصلا چیز سختی نداشت و من از عهده اش بر می آمدم.

یک روز غیر منتظره اما دلپذیر؟

روزی که مدرک با پست به در خانه آمد منتظرش نبودم و خیلی غافلگیر شدم، ظاهرا از موسسه جی۵ با من تماس گرفته بودند و پاسخگو نبودم به همین خاطر از طریق یکی از خریدهایی که خواهرم از موسسه داشت آدرس منزل را پیدا کرده و مدرک را برایم فرستاده بودند. وقتی بسته به دستم رسید با خودم گفت این دیگر چیست؟ خودم یادم نمی آمد چیزی سفارش داده باشم. وقتی بسته را باز کردم و مدرکم را دیدم خیلی ذوق زده شدم، جالب تر اینکه دو پایه برای آن تعبیه شده بود تا بتوانم روی میز کارم بگذارم و همیشه جلوی چشمم باشد. اولش خواهر و برادرم به شوخی دستم انداختند که حالا انگار مدرک تافل گرفته! اما تمام خانواده مثل من خوشحال بودند و تحسینم می کردند.

یک اعتراف صادقانه؟

اصلا فکر نمی کردم آزمونی در کار باشد چه برسد به مدرک، راستش اول وقتی بسته ها را خریدم و خودم را با دوستانم که به آموزشگاه زبان می رفتند مقایسه می کردم ته دلم کمی ناراحت بودم که مدرکی نیست نشان بدهد من چقدر زبان خوانده ام و آخرش هیچ چیز دستم را نمی گیرد. بعد از مدتی کارشناس جی۵ با من تماس گرفت و خبر از آزمون و مدرک بعد از آن داد، باورم نمی شد گفتم مگر مدرک هم دارد؟ خیلی هیجان زده شده بودم، جی۵ همان انتظاری که آدم از یک آموزشگاه زبان دارد و حتی بیشتر از آن را فراهم کرده بود.

حس می کردم زمانم را بهتر از قبل مدیریت می کنم حتی اگر در طول روز کاری پیش می آمد و فرصت نمی شد زبان بخوانم آخر شب آن را جبران می کردم حالا شما این را در کدام کلاس زبان می توانید انجام دهید،نهایتش آن روز کلاستان را از دست می دهید، از این جهت خودآموزها واقعا عالی هستند.

جاذبه های این سفر؟

چیزی که در این بسته ها بیش از همه جذبم کرد روش متفاوتی بود که نسبت به سایر نرم افزارهای آموزشی زبان داشتند. در کنارش می توانم بگویم جی۵ یک دوست بی ادعاست، وقتی با آدم ارتباط برقرار می کند نه سطح سوادش را در نظر می گیرد، نه هوشش را و نه موقعیت اجتماعی اش را. هر آدمی در هر سن و موقعیتی می تواند از آن بهره ببرد.

تلنگری دیگر برای ادامه مسیر؟

چندوقت پیش همراه با خانواده سفری به خارج از کشور داشتیم آنجاست که آدم بهتر می فهمد چقدر لازم است زبان بلد باشی، من خیلی دست و پا شکسته صحبت می کردم تازه همان حد هم به واسطه همین بسته ها بود که تازه کار با آنها را شروع کرده بودم. در طول این سفر از فروشگاه گرفته تا کتاب فروشی و سوپر مارکت… همه جا این احساس با من بود که ای کاش زبانم بهتر از این بود.

پیام شما برای نوسفران عزیز؟

من اعتقاد دارم شما اول از همه باید دلیلی محکم برای یادگیری زبان داشته باشید، چون اگر فقط به این خاطر که بقیه زبان بلد هستند بخواهید به دنبالش بروید از یک جایی به بعد بی انگیزه می شوید، رهایش می کنید و هروقت به مشکل برخوردید به کسی که زبانش خوب است متوسل می شوید. برای شروع هرکاری باید انگیزه و هدفی وجود داشته باشد، وقتی هم که راهتان را پیدا کردید انتظار نداشته باشید یک شبه به هدفتان برسید. حتی اگر کند شدید باز هم متوقف نشوید اگر مداومت کنید بالاخره به آنچه می خواهید دست پیدا می کنید.